.::بــــه نــــشــــریـــــه ایـــنــــتـــــرنـــــتــــی نـــــفــــــس خـــــــوش آمـــــــــدیـــــــد::.
.::عـــــــبـــــــاس جـــمــــالـــــپـــــــور::.
.::بــــه نــــشــــریـــــه ایـــنــــتـــــرنـــــتــــی نـــــفــــــس خـــــــوش آمـــــــــدیـــــــد::.
.::عـــــــبـــــــاس جـــمــــالـــــپـــــــور::.
به گزارش نشریه اینترنتی نفس صالح شهر و به نقل از سلام گتوند ˈکریم شیبانیˈ روز شنبه در گفت وگو با . . .
در شهر سماله ، عاشقان حسینی و ارادتمندان به آقا ابا عبدالله الحسین(ع) هر ساله در دهه اول ماه محرم با سیاهپوش کردن و برگذاری مجالس عزاداری در تکایا ، مسجد ، حسینیه و منازل و دادن نذری ها و قربانی کردن ، ارادت خود را به سرور و سالار شهیدان تقدیم میکنند.
طبق آیین سنتی در عصر روز تاسوعا...
ادامه خبــــــــر + تصاویــــــــــر در ادامه مطلب
به گزارش نشریه اینترنتی نفس صالح شهر خوزستان مملو از تصاویر و نقوش سنگی بز کوهی است. آثاری که بهدلیل عدم نگهداری صحیح رو به زوال قرا گرفتهاند. آنطور که در تصاویر مشاهده میشود بسیار از نقوش بز کوهی در شهرستانهای استان خوزستان توسط بلدوزر تخریب شدهاند...
در مورد اینکه بالاخره بختیاری هستم یا دزفولی یا... هم باید عرض کنم که راستش مادر بزرگم بختیاری بود. خودم در گتوند به دنیا آمدم. در دزفول بزرگ شدهام و درس خواندهام.
به گزارش نشریه اینترنتی نفس صالـــح شهر به نقل از سلام گتوند در هشتم آبان ماه ۱۳۸۶، قیصر امینپور جان باخت و داغش را
بر دل دوستداران به ویژه استادش دکتر شفیعی کدکنی گذاشت و اینک شش سال از
بدرود شاعر جنوب میگذرد تا رباعی، دوبیتی، غزلها و اشعار سپیدش همواره
یاد او را برایمان تازه نگه دارد؛ اما در چنین روزی چگونه میتوان یاد او
را بیش از بازخوانی یک یادداشت خودمانی منتشر نشده از قیصر زنده نگاه داشت؟
زندهیاد قیصر امینپور در دوران زندگی با اهل شعر و ادب مکرراً همراه
میشد و یادگارهایی از این همراهیها باقی است که یکی از این یادگارها را
در سالگردش میتوان مرور کرد. ارمغان بهداروند حامل یکی از این خاطرههاست
که آن را چنین مینویسد: سالهای آغازین دهه هفتاد بود و به مناسبتی به
همراهی چند شاعر از سرزمین ایلام به تهران آمده بودیم. ظهر بود و وقتی برای
تماشای تهران.
هر کدام پیشنهادی و دست آخر این کتاب آمادهٔ چاپ بیژن دایی چی (ارژن) بود
که فرصت دیدار قیصر امینپور را دست و پا کرد. تا سروش راهی نبود. چند
دقیقهای در دفترش نشستیم و به تماشای در و دیوار و داشتههای آن اتاق سر
کردیم تا قیصر به جمع ما پیوست. هنوز هم میشد خوزستانی بودن را از رنگ و
بوی چهره و لهجهاش استشمام کنی.
نوبت به من که رسید گفتم: آقا! من ارمغانم و قیصر که در نامه نگاریاش (که
تصویر آن در زیر آمده است) مرا به واسطه اسمم، خواهر خود خطاب کرده بود،
سراپا خنده شد.
متن زیر که به قیصر تقدیم کرده بودم، یادگار آن روزهاست:
خدایا خدایا! ما را که جریمهایم از قول این و آن بگرییم از یاد مبر...
خدایا خدایا! ما را که عمری از زمین نوشتیم، زمینگیر نکن...
خدایا خدایا! سهم کوچکی از آسمان را به ما ببخش...
سقوط صدا، سقوط واژه، سقوط نگاه... سقوط نردبانی که دانایی را به تو تعارف
میکند. با کدام کلمه این خبر را سیاه بنویسیم، با کدام چشم غمگین ترینِ
غیبتها را تماشا کنیم، با چه لحنی تلخی این سقف کوتاه را بهانه بگیریم؟
پرنده، سهم کوچک خود را از آسمان به زمین بخشید و روز در ارتفاعِ شعلهٔ
این داغ عصا به دست گرفت. حتماً شنیدهای: آن را که خبر شد، خبری باز نیامد
و حالا یک آسمانِ کلمه با سر به زمین خورده است و کسی نیست که صدایشان را
از ملکوت بشنود: ما در این دایره نگنجیدیم...»
قیصر عزیز در پاسخ در بخشی از نامهاش در تاریخ سیام تیر ماه ۱۳۷۴ نوشته بود:
«
...درباره اینکه فرموده بودید
«آینههای ناگهان» را پیدا نکردهاید هم شرمندهام. کاش میشد برای تمام
کسانی که از روی بد سلیقگی به آن علاقه مندند یک جلد ناقابل بفرستم. البته
این هم به خاطر توزیع ناقص کتابفروشی هاست.
از شعری که به بنده لطف کرده بودید هم ممنونم ولی متاسفانه معمولا عادت
ندارم شعرهایی را که به بنده مرحمت میکنند برای چاپ به جایی بدهم چون
معنیاش این است که خیلی خودم را تحویل گرفتهام در حالی که شاید شما هم تا
حالا دیده باشید که حتی الامکان سعی میکنم از تبلیغات درباره خودم
بپرهیزم. حالا چه مصاحبه باشد و عکس و تصویر و حضور در صداوسیما و شب شعر و
سمینار و... هر چند که دیدهام گاهی این را هم حمل بر غرور و خودخواهی
میکنند.
به هرحال هر کاری بکنیم در دهان
مردم را نمیتوان.... ولی حقیقت آن است که اصلا اهل این کارها نیستم و
خوشبختانه رویش را هم ندارم و روحیه ش را هم... دوست دارم یک گوشهای
بنشینم و کارم را بکنم که آن هم البته چندان ارزشی ندارد. سیاه مشقی است
و... به هرصورت یک نسخه (از کتاب) میفرستم. امیدوارم که زیاد وقتتان را
تلف نکند.
در مورد اینکه بالاخره بختیاری هستم یا دزفولی یا... هم باید عرض کنم که
راستش مادر بزرگم بختیاری بود. خودم در گتوند به دنیا آمدم. در دزفول بزرگ
شدهام و درس خواندهام. الان هم در تهرانم به جبر کار و تحصیل و... بعدش
هم خدا میداند. شاید اگر دست خودم باشد به ده کورهای - جایی بروم. آخرش
هم به دنیای دیگری فقط خدا کند پایتخت جهنم نباشد. جالب آنکه خود شما هم
اهل دزفول هستید و آقای مهران بقایی دزفولی را همشهری خود قلمداد کردهاید.
میبینید که همه ما اهل جهانیم و فرزندان آدم و حوا. و دنیا مگر همهاش
چیست که کله پاچهاش چه باشد و این قدر تقسیمات ریز و درشت و بیشمار برایش
بتراشیم. به همه دوستان انجمن شعرتان سلام برسانید. شما را به خدای بزرگ
میسپارم. برادر کوچک شما، قصیر امینپور
».
به گزارش نشریه اینترنتی نفس صالــــح شهر
به نقل از سلام گتوند؛ حجتالاسلام سیدمحمد ساداتابراهیمی عنوانکرد: بر
اساس بررسیهای کارشناسی انجام شده انتقال آب کارون به فلات مرکزی هیچگونه
توجیه اقتصادی ندارد و علاوه بر آن چالشهای اجتماعی و فرهنگی را نیز به
دنبال دارد.
وی افزود: خوزستان بیش از سایر استانهای
دیگر دارای اراضی مستعد کشاورزی است و اگر قرار است این اقدام به منظور
توسعه، رشد و افزایش بهرهوری باشند، اشتباه است.
نماینده شوشتر و گتوند در مجلس تصریحکرد:
اکنون پروژههای کشاورزی زیادی از جمله طرح مقام معظم رهبری در خوزستان در
حال اجراء است؛ همچنین طرح توسعه کشاورزی مهر از دو سال گذشته در خوزستان
کلید خورد و اکنون به مرحله بهرهبرداری رسیده است، پس انتقال آب کارون در
کوتاهمدت علاوه بر اینکه موجب متوقف شدن این طرحها میشود، هزینههای
صرف شده نیز به هدر میرود.
ساداتابراهیمی اظهارکرد: جلوگیری از انتقال
آب کارون به فلات مرکزی در اولویت کار نمایندگان خوزستان قرار دارد و
اکنون در حال رایزنی جهت ممانعت از انجام این کار هستیم.
وی یادآورشد: ما با انتقال آب از سرشاخههای کارون به اصفهان و یزد
مخالفیم و از مسئولان میخواهیم که بیش از این به خوزستان فشار نیاورند.
روز پنجشنبه مورخ 9 آبان 92 دکتر عالمیان در جمع آموزگاران پایه سوم ابتدایی حضور پیدا می کند وبه تجزیه وتحلیل کتاب در دو نوبت صبح وعصر می پردازد.
به گزارش نشریه اینترنتی نفس صالح شهر به نقل از پایگاه خبری سلام گتوند و به نقل از مهرابی زاده معاون آموزشی اداره، دکتر عالمیان مولف کتب ریاضی از دفتر تالیف کتب درسی برای چندمین بار در جمع همکاران این اداره حضور خواهد یافت.
بر این اساس ایشان روز پنجشنبه مورخ 9 آبان 92 در جمع آموزگاران پایه سوم ابتدایی حضور پیدا می کند وبه تجزیه وتحلیل کتاب در دو نوبت صبح وعصر می پردازد.
شایان ذکر است شهرستان گتوند در این چند ساله تعداد زیادی از مولفین کتب درسی را به این شهر دعوت نموده و نام آشنایی در وزارت آموزش وپرورش ودفتر تالیف دارد.
مرکز بخش عقیلی، شهر سماله همچنان فاقد یک سالن ورزشی یا حتی یک زمین ورزشی میباشد ! شهر سماله با دارا داشتن جوانانی ورزش
دوست و پر افتخار ، به خاطر نبود حتی یک زمین ورزشی خاکی ، هر روز مجبور
هستند مسیر چند کیلومتری بین شهر سماله و شهرستان گتوند را طی کنند تا در
مجموعه ورزشی این شهرستان به ورزش بپردازند . برگذار نکرن مسابقات و کلاس های اموزشی ورزشی از جمله مشکلات بوجود آمده به علت نبود زمین ورزشی میباشد . حتی بانوان علاقمند به ورزش در شهر
سماله به علت وجود نداشتن مکانی جهت ورزش بانوان ، مجبور هستن مسیر بین
زمین های کشاورزی را جهت ورزش و پیاده روی انتخاب کنند . ما امیدواریم تا مسولین محترم ، چاره ای برای رفع این مشکل بزرگ جوانان و بانوان ورزش دوست شهر سماله و بخش عقیلی پیدا کنند ...
تعداد صفحات : 3